«ستاره بارون» حاج قاسم برای کودکان منتشر شد
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۶۲۲۴۸۴
کتاب شعر «ستاره بارون» شامل سرودههای ناهید حسنپور با موضوع شهید حاج قاسم سلیمانی توسط انتشارات دارخوین برای کودکان منتشر شد.
به گزارش قدس آنلاین، کتاب شعر «ستاره بارون» سرودههای ناهید حسنپور با موضوع شهید حاج قاسم سلیمانی برای کودکان توسط انتشارات دارخوین منتشر و راهی بازار نشر شده است.
حسن پور درباره این کتاب گفت: «ستاره بارون» از زمان کودکی تا لحظه شهادت حاج قاسم را در چند موقعیت به صورت شعر برای کودکان روایت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: بخش کودکی، نوجوانی و جوانی، شروع جنگ و بعد از زمان جنگ، حضور داعش و نبرد با آنها، معرفی حاج قاسم و ویژگیهای شخصیت شهید، ماجرای آن شب سرد زمستانی و لحظه شهادت حاج قاسم که در واقع هدف اصلی این کتاب با توجه به نام ستاره بارون بوده است مورد اشاره اشعار است.
این نویسنده درباره اسم کتاب عنوان کرد: «ستارهها» با توجه به صحبت رهبری است که میفرمایند «با این ستارهها راه را میشود یافت» و هم چنین صحبت ویژهای که بعد از شهادت حاج قاسم فرمودند روح ستارگان حاج قاسم رودر آغوش گرفت. حاج قاسم رو همراهی میکنند و حاج قاسم یکی از یاران امام زمان معرفی میشود، به دلیل صلحطلبی و ویژگیهایی که از حاج قاسم در کتاب گفته شده است.
حسنپور به مراحل تدوین و صفحه آرایی و طراحی کتاب اشاره کرد و ادامه داد: تاکید داشتیم نامکتاب با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب باشد. با توجه به شخصیت چند بعدی و شناخته شده و محبوب حاج قاسم چند موقعیت را در نظر گرفتم. قبل از جنگ و بعد از جنگ. هم نقش نظامی سردار و هم ویژگیهای غیر نظامی ایشان و در نهایت سعی کردم چه در شعر و چه در طراحی تعریف جدیدی از شهادت و حتی جنگ را داشته باشم و توانستیم روایتی از شهادتی بدون درد، بدون اثری از درد و خون در تصویر و حتی در فریم مخصوص شب سیزدهم دی ماه حاج قاسم با چهرهای بشاش برای مخاطب نشان بدهیم.
این نویسنده و شاعر اضافه کرد: دو صفحه آخر کتاب که طراحی ساده است برای رنگ آمیزی. تلاش کردیم به جهت جذابتر شدن و دلنشینتر شدن کتاب و مهمتر اینکه هدف و رسالت راه حاج قاسم بعد از شهادت را در صفحه آخر نشان دهیم.
وی افزود: به ذهنم رسید تکمیل کننده راه حاج قاسم نابودی اسراییل و آزادی مسجد الاقصی است، که با به تصویر کشیدن کبوترها با نماد صلح جهانی به این موقعیت برسیم. در واقع در فریم ۱۰ که با نشان دادن دست امام زمان و گلهای نرگسی که از دست آقا به دست حاج قاسم میرسد شعر به پایان میرسد؛ اما با طراحی بعد باید این موضوع در ذهن کودک و پدر و مادرش تداعی شود که راه حاج قاسم ادامه دارد. و اینکه رنگ آمیزی باید بشود در واقع تلاش کودک را میطلبد که در دنیای حقیقی هم همین طور هست باید برای آزادی مسجد الاقصی تلاش کنیم و بی هدف و بدون تلاش منتظر نباشیم.
حسنپور گفت: در نهایت فریم ۱۲ کودکانی شاد را نشان میدهد که تصویر حاج قاسم در دست یکی از آنها و پرچم ایران در دست کودک دیگر هست. که این خوب گویا و کامل هست و نشان میدهد که در آینده هم حتی بعد از آزادی مسجد الاقصی ایران جاویدان هست و حاج قاسم محبوبتر خواهد شد. برای طراحی جلد و تمام تصاویر و موقعیتها و المانهای به کار گرفته شده هدف در نظر گرفتیم و سعی کردیم حاج قاسم رو با تمام ویژگیهایی که داشتند و در راس همه سجایای اخلاقی مهربان بودنشون معرفی کنیم.
منبع: مهر
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شعر کودکان برای کودکان حاج قاسم حسن پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۶۲۲۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.